دانشگاه یزد
روش های تحلیلی و عددی در مهندسی معدن
2251-6565
2676-6795
11
26
2021
03
21
طراحی الگوی سیاستگذاری کارآفرینی در حوزه معادن استان سیستان و بلوچستان
1
12
FA
مریم
مالکی
دانشجوی دکتری مدیریت دولتی، گروه مدیریت دولتی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد زاهدان
sb.maleki.m@gmail.com
حبیب اله
سالارزهی
دانشیار گروه مدیریت ، دانشگاه سیستان و بلوچستان
moshverzabole@gmail.com
عبدالعلی
کشته گر
دانشیار گروه مدیریت ، دانشگاه سیستان و بلوچستان
alikeshtegar@yahoo.com
عالمه
کیخا
استادیار گروه مدیریت، دانشگاه سیستان و بلوچستان
aleme.keikha@yahoo.com
ابراهیم
حدادی
استادیارگروه مدیریت ،دانشگاه سیستان و بلوچستان
haddadiebrahim@gmail.com
10.22034/anm.2021.1965
شناخت مزیتهای نسبی استان سیستان و بلوچستان و ایجاد زیرساختها جهت هدایت صحیح سرمایهها و منابع برای تولید ثروت و ارزشافزوده یکی از وظایف اصلی سیاستگذاری است که اهمیت این بخش را دوچندان مینماید. لذا طراحی مدلی در جهت توسعۀ کارآفرینی معدنی میتواند به طور مستقیم و غیرمستقیم در توسعۀ اقتصادی، علیالخصوص در مناطق محروم، نقش تأثیرگذاری داشته باشد که این مقاله با یک رویکرد ترکیبی به این مهم پرداخته است. روش تحقیق مقالۀ حاضر، رویکردی ترکیبی از نوع اکتشافی داشته که با استفاده از نظریۀ داده بنیاد به تحلیل مصاحبهها و تکنیک تحلیل مسیر ساختاری به آزمون روابط مدل تبیینی پرداخته است. طبق تحلیل دادهها، الگویی فرآیندی و چندبُعدی برای نخستین بار در سطح کسبوکارهای معدنی جهت تبیین سیاستگذاری کارآفرینی در حوزه معادن استان سیستان و بلوچستان ارائه گردیده است. یافتههای تحقیق نشانگر آن است که راهبردهای پیشنهادی توسعۀ کارآفرینی در حوزۀ معادن استان به ترتیب اولویت عبارت از: متحولسازی تحقیق و توسعه در بخش معادن (78/0)، خصوصیسازی بخش معادن (17/0) و یکپارچهسازی دانش و فعالیتهای معدنکاری (16/0) هستند. همچنین نتایج حاصل از کارآفرینی در حوزۀ معادن نیز به ترتیب اولویت شامل: رقابتپذیری در جذب سرمایهگذاران (65/0)، ارتقای بهرهوری فعالیتهای معدنی (34/0)، برندسازی در حوزه معادن (08/0) و جایگاهسازی برای معدنکاری (07/0) میباشند.
طراحی,الگوی سیاستگذاری,کارآفرینی,معادن,سیستان و بلوچستان
https://anm.yazd.ac.ir/article_1965.html
https://anm.yazd.ac.ir/article_1965_6b08f1f7988a0f989ac9dabd97321b10.pdf
دانشگاه یزد
روش های تحلیلی و عددی در مهندسی معدن
2251-6565
2676-6795
11
26
2021
03
21
وارونسازی دادههای لرزهای به روش مهاجرت زمانی معکوس حداقل مربعات بهینه
13
21
FA
فرزاد
مرادپوری
استادیار، گروه مهندسی معدن، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه لرستان
f.moradpouri@gmail.com
10.22034/anm.2021.1938
با توجه به ضعف روشهای تصویرسازی لرزهای پرتو - مبنا، استفاده از روشهای تصویرسازی معادله موج - مبنا همانند روش مهاجرت زمانی معکوس (RTM) به عنوان یک جایگزین مناسب در سالهای اخیر مورد توجه زیادی قرار گرفته است. اما از آنجاییکه تصویرسازی به روش RTM مستقیم با استفاده از بازسازی میدانموج و شرط تصویرسازی همبستگی عرضی انجام میشود منجر به تولید پدیدههای کاذب میشود. همین مسئله از چالشهای عمده استفاده از این روش محسوب میشود. از این رو در مقاله حاضر به منظور مرتفع نمودن این مشکل از وارونسازی دادههای لرزهای با ترکیب دو عملگر مدلسازی روش RTM و مهاجرت حداقل مربعات برای تولید تصویر زیرسطحی استفاده میشود. بهطوریکه مهاجرت زمانی معکوس حداقل مربعات (LSRTM) با استفاده از روش تندترین کاهش و در قالب گرادیان معمولی و تطبیقی بهصورت یک فرآیند تکراری شامل مهاجرت مستقیم و مهاجرت وارون برای حل مسئله حداقل مربعات اجرا میشود تا یک مدل عمقی بهتر بر مبنای حداقل مربعات به دادههای مشاهدهای برازش شود. سپس تصاویر مهاجرتیافته حاصل از وارون سازی به روش LSRTM با استفاده از دو الگوریتم معرفی شده در تکرارهای مختلف ارائه و ضمن مقایسه با همدیگر با روش RTMسنتی نیز مقایسه شدهاست. نتایج تصاویر مهاجرتیافته نشان از بهبود تصویر در روش LSRTM با رویکرد گرادیان تطبیقی داشته و این مقایسه از جنبههای دیگر همانند مقدار خطا، حساسیت به مدل سرعت، نوفه و زمان محاسبات نیز انجام گرفته و نشاندهنده نتایج بهتر این روش است. در نهایت میزان نزدیکی نتایج هرکدام از روشهای فوق به مدل بازتابپذیری واقعی، با هم مقایسه شده و نشان از برتری روش گرادیان تطبیقی دارد.
وارونسازی,مهاجرت زمانی معکوس,مهاجرت وارون,حداقل مربعات,تندترین شیب
https://anm.yazd.ac.ir/article_1938.html
https://anm.yazd.ac.ir/article_1938_fbbcfeb948a7129c63efd94c027f907e.pdf
دانشگاه یزد
روش های تحلیلی و عددی در مهندسی معدن
2251-6565
2676-6795
11
26
2021
03
21
استفاده از مدلسازی عددی المان مجزا برای بهینهسازی سیستم آببندی پی و تکیهگاههای سد سردشت
23
34
FA
معین
بهادری
0000-0002-7009-8862
استادیار، گروه مهندسی معدن، دانشکده مهندسی، مجتمع آموزش عالی گناباد
moein.bahadori@gmail.com
پریسا
بیرانوند
کارشناسی ارشد، گروه مهندسی معدن، دانشکده مهندسی، مجتمع آموزش عالی گناباد
parisa.beiranvand@gmail.com
حسن
بخشنده امنیه
دانشیار، دانشکده ی مهندسی معدن، پردیس دانشکده های فنی، دانشگاه تهران
hbakhshandeh@ut.ac.ir
10.22034/anm.2021.1827
احداث پرده آببند یکی از روشهای متداول کنترل تراوش از زیر پی سدها است. به منظور ایجاد پرده آببند، تعدادی چال حفر شده و در این چالها عملیات تزریق صورت میگیرد. در عملیات تزریق درزههای موجود در تودهسنگ با استفاده از دوغاب مناسب پر میشود. از آنجا که نفوذپذیری مادهسنگ بسیار کم و قابل صرفنظرکردن است، عمق نفوذ دوغاب به پارامترهای متعددی از جمله خصوصیات دوغاب، فشار تزریق و مشخصات ناپیوستگیها بستگی دارد. استفاده از روشهای عددی برای تعیین آرایش بهینه گمانههای تزریق باعث صرفهجویی در هزینهها و کاهش زمان تزریق میشود. در این مقاله با توجه به خصوصیات تودهسنگ در محدوده احداث سد سردشت با استفاده از نرمافزار المان مجزای UDEC آرایش بهینه سیستم آببندی پی سد بررسی شدهاست. براساس نتایج این تحقیق عمق بهینه پرده 40 متر، فاصلهداری چالهای تزریق در پی و تکیهگاهها به ترتیب 3 متر و 5 متر، پیشنهاد میشود. همچنین زاویه انحراف بهینه چالها 17 درجه برآورد شدهاست. مقایسه نتایج بدست آمده از مدلسازی عددی با مقادیر اندازهگیری شده نشاندهنده قابلیت بالای روش عددی در برآورد فشار تزریق و تحلیل نشت از پی سد سردشت است.
سیستم آببندی,بهینهسازی تزریق,UDEC,سد سردشت
https://anm.yazd.ac.ir/article_1827.html
https://anm.yazd.ac.ir/article_1827_0e3f67e6654b4db84a2501800a1e1e5c.pdf
دانشگاه یزد
روش های تحلیلی و عددی در مهندسی معدن
2251-6565
2676-6795
11
26
2021
03
21
بررسی عددی اندرکنش تونلهای مجاور - تأثیر توالی حفاری (مطالعه موردی: تونلهای دسترسی شرقی مجموعه ایران مال)
35
45
FA
فرشید
پیرنیا
دانش آموخته کارشناسی ارشد مهندسی معدن، گرایش مکانیک سنگ، دانشکده مهندسی، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)
siamakpirnia@yahoo.com
میررئوف
هادئی
استادیار، گروه مهندسی معدن، دانشکده مهندسی، دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)
hadei@eng.ikiu.ac.ir
علیرضا
رشیددل
دانش آموخته کارشناسی ارشد مهندسی معدن، گرایش تونل و فضاهای زیرزمینی، دانشکده مهندسی، دانشگاه ارومیه
st_a.rashiddel@urmia.ac.ir
10.22034/anm.2021.1937
امروزه با توجه به توسعه شهرها و کمبود فضای سطحی و همچنین افزایش معضل ترافیک نیاز به ساخت فضاهای زیرزمینی به منظور توسعه سیستمهای حملونقل شهری افزایش پیدا کرده است. در این تحقیق به بررسی تأثیر توالی حفر تونلهای مجاور هم پرداخته شده است. مورد مطالعاتی استفاده شده در این پژوهش تونلهای دسترسی مجموعه پروژه ایران مال با مسیر انحنائی میباشد. برای مدلسازی عددی از نرمافزار المان محدودMidas GTS به صورت 3 بعدی استفاده شده و تأثیر توالی حفر تونلها بر میزان نشست سطحی، نیروهای داخلی سازهای وارد بر نگهداری موقت این تونلها بررسی شده است. نتایج نشان داد که حفر متوالی یا با فاصله تونلهای مجاور، نسبت به حفر همزمان تونلها، مقادیر نشست سطحی کمتری را نشان میدهد و در مقادیر نیروها و لنگرهای خمشی وارد بر پوشش موقت تونلها تأثیر بسزایی دارد. در نهایت جهت اعتبارسنجی نتایج نشست سطحی مدل عددی، از دادههای مانیتورینگ نشست سطحی پروژه ایران مال استفاده شد و مشخص شد که نتایج عددی به نتایج برجا نزدیک میباشد.
اندرکنش تونلهای مجاور,مدلسازی عددی,روش المان محدود,توالی حفاری,نرم افزار Midas GTS
https://anm.yazd.ac.ir/article_1937.html
https://anm.yazd.ac.ir/article_1937_9597484419b108a8127cc8f1f7fc6bb4.pdf
دانشگاه یزد
روش های تحلیلی و عددی در مهندسی معدن
2251-6565
2676-6795
11
26
2021
03
21
مدلسازی آماری و هوشمند وضعیت پایداری سطوح مختلف کارگاههای باز زیرزمینی بر مبنای روش نمودار پایداری
47
58
FA
محمود
شریفی
کارشناسی ارشد، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرود
sh.mahmood70@gmail.com
سجاد
محمدی
دکتری تخصصی، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرود
sadjadmohammadi@yahoo.com
محمد
عطایی
0000-0002-7016-8170
استاد، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرود
ataei@shahroodut.ac.ir
رضا
خالوکاکایی
استاد، دانشکده مهندسی معدن، نفت و ژئوفیزیک، دانشگاه صنعتی شاهرود
r_kakaie@shahroodut.ac.ir
10.22034/anm.2021.1939
روش نمودار پایداری رایجترین روش پیشبینی پایداری سطوح کارگاههای باز زیرزمینی در معادن فلزی است. به دلیل تجربی بودن این روش و عدم وجود یک نمودار یکتا برای تمام شرایط، و همچنین استفاده از یک نمودار برای سقف و دیوارههاریسکهای ناشی از خطاهای تفسیر نتایج در این روش زیاد است. در این مقاله مدلهای جدید پیشبینی وضعیت پایداری کارگاهها بر مبنای پارامترهای ورودی روش نمودار پایداری به طور مجزا برای ارزیابی سقف و دیوارهها با استفاده از روشهای رگرسیون منطقی و ماشین بردار پشتیبان باز توسعه داده شده و نتایج با نمودار پایداری سنتی مقایسه شدهاست. برای این منظور از پایگاه دادهای معادن کارگاه باز کانادا و غنا استفاده شده است. نتایج نشان داد دقت پیشبینی وضعیت پایداری سقف با استفاده از روشهای نمودار پایداری، مدل رگرسیون منطقی و مدل SVM بهترتیب برابر با 29 درصد، 86 درصد و 95 درصد و به همین ترتیب در پیشبینی حالت پایداری دیوارهها برابر با 71 درصد، 81 درصد و 90 درصد بودهاست. این نتایج موید عملکرد بهتر مدلهای جدید نسبت به نمودار پایداری سنتی هستند. علاوه بر این نتیجهگرفته شد که مدل SVM دارای بیشترین بهترین عملکرد در مدلسازی وضعیت پایداری سطوح مختلف کارگاههای باز زیرزمینی است یافتههای این مقاله نشان داد که جدا کردن ارزیابی پایداری سقف و دیوارهها و استفاده از روشهای هوشمند و آماری باعث افزایش قابلیت اطمینان پیشبینیها نسبت به روش مرسوم نمودار پایداری میشود که میتوان از این طریق به طور مؤثری با کمترین میزان خطا وضعیت پایداری سطوح مختلف کارگاه را ارزیابی و بر این اساس طراحیهای روش استخراج کارگاه باز را انجام داد.
ارزیابی پایداری,استخراج کارگاه باز,نمودار پایداری,ماشین بردار پشتیبان,رگرسیون منطقی
https://anm.yazd.ac.ir/article_1939.html
https://anm.yazd.ac.ir/article_1939_d08b6bc66755f02d1bb20a10271c578c.pdf
دانشگاه یزد
روش های تحلیلی و عددی در مهندسی معدن
2251-6565
2676-6795
11
26
2021
03
21
مقایسه طبقه بندی کانسنگ و باطله براساس نتایج حاصل از روشهای لاگ کریجینگ و شرطی سازی یکنواخت محلی (LUC)
59
71
FA
آرش
طاهری نیا
کارشناسی ارشد فرآوری مواد معدنی، کارشناس طراحی و پروژه معدن، مجتمع مس میدوک، شرکت ملی صنایع مس ایران
taheri.mpe@gmail.com
سعید
سلطانی محمدی
دانشیار، گروه مهندسی معدن، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه کاشان
saeedsoltani@kashanu.ac.ir
10.22034/anm.2021.1892
درشرایطی که فاصله داری دادهها در مقایسه با ابعاد بلوک مورد تخمین بزرگ باشد استفاده از تکنیکهای تخمین مبتنی بر رگرسیون خطی برای مدلسازی عیار بلوکهای کوچک نامناسب است. برای غلبه بر این مشکل، از روشی جدید تحت عنوان شرطی سازی یکنواخت محلی (LUC) که نتیجه توسعه روش شرطی سازی یکنواخت (UC) است میتوان استفاده نمود. در این پژوهش کاربرد این روش برای تفکیک واحدهای استخراج انتخابی به باطله و ماده معدنی براساس عیار حد 2/0 درصد در معدن مس میدوک مورد بررسی و با نتایج حاصل از روش متداول تخمین مقایسه شده است. براساس چالهای انفجاری در معدن برای دو پنل استخراجی 2450 و 2465 نتایج نشان داد که از مجموع کل بلوک ها 4 درصد باطله و 96 درصد کانسنگ می باشد. بنابراین درصد تغییرات کانسنگ جهت نتیجه گیری مد نظر قرار گرفت. برای روش لاگ کریجینگ، در این دو پهنه 49 درصد موارد تفکیک ماده معدنی با خروجی کنترل عیار تطابق دارد در حالیکه در 51 درصد موارد ماده معدنی به صورت باطله تفکیک شده است. همچنین براساس خروجیهای روش شرطی سازی یکنواخت محلی در این دو پهنه 98 درصد رده بندی ماده معدنی با خروجی کنترل عیار تطابق داشته و 2 درصد تفکیک ماده معدنی به عنوان باطله تفکیک شده است. بنابراین حتی با فرض یکسان دانستن هزینه های ناشی از خطای کم رده بندی و بیش رده بندی، روش شرطی سازی یکنواخت محلی از مطلوبیت بیشتری برخوردار است.
طبقه بندی باطله و کانسنگ,بلوک مدل,روش شرطیسازی یکنواخت محلی,مدل استخراجی,معدن مس میدوک
https://anm.yazd.ac.ir/article_1892.html
https://anm.yazd.ac.ir/article_1892_9f2b6449350e05692980fb6a10fabce5.pdf
دانشگاه یزد
روش های تحلیلی و عددی در مهندسی معدن
2251-6565
2676-6795
11
26
2021
03
21
تعیین ابعاد بلوکی بهینه با استفاده از روشهای زمینآماری و شبیهسازی در معادن سنگ آهن سورک و فسفات اسفوردی
73
82
FA
ریحانه السادات
بهشتی بافقی
دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده مهندسی معدن و متالورژی، دانشگاه یزد
homa6001.6769@gmail.com
فرهاد
محمدتراب
دانشیار، دانشکده مهندسی معدن و متالورژی، دانشگاه یزد
fmtorab@yazd.ac.ir
10.22034/anm.2021.1789
در این مطالعه به روش انتخاب ابعاد بهینه برای مدلسازی بلوکی و نقش ابعاد بلوک در تخمین ذخیره پرداخته شدهاست. به این منظور از دادههای معادن سنگ آهن سورک و فسفات اسفوردی استفاده شدهاست. در این راستا سعی شد مطالعات موردی با تیپ کانیسازیهای مختلف در نظر گرفته شود تا تاثیر تغییرپذیری بر روی ابعاد بهینه نیز مورد بررسی قرار گیرد. پایگاه داده با اطلاعات گمانهها ساخته و کامپوزیتهایی با طولهای 2 متری تهیه گردید. با استفاده از تبدیل به روش امتیاز نرمال توزیع دادهها نرمال شد. از واریوگرافی به منظور شناخت پیوستگی ماده معدنی استفاده و بهترین واریوگرام و بیضوی ناهمسانگردی بدست آمد. مجموعاً 256 مدل بلوکی برای معدن سورک و اسفوردی ایجاد و به ازای طیف وسیعی از ابعاد بلوکی، بازده کریجینگ محاسبه گردید. به علت بزرگ بودن ابعاد پیشنهادی و عدم تطابق آنها با نسبتهای انیزوتروپی، این روش کنار گذاشته شد. برای ابعاد بلوکی مختلف روش شبیهسازی شرطی گوسی استفاده شد. در هر شبیهسازی 20 تحقق ایجاد و واریانس بین تحققها محاسبه گردید. واریانس کمتر به منزله شباهت بیشتر تحققهاست که ملاک انتخاب ابعاد بهینه قرار گرفت. با این روش ابعاد 7.5×7.5×7.5 متر برای معدن سورک 10×7.5×10 متر برای معدن اسفوردی محاسبه شد. ابعاد بلوکی بدست آمده تطابق مناسبی با نسبتهای انیزوتروپی داشته لذا بر این اساس ابعاد بهینه حاصل برای محاسبه ذخیره انتخاب گردید. ذخیره محاسبه شده با ابعاد بدست آمده از روش شبیهسازی برای معدن سورک با عیارحد آهن 20 % حدود 9.84 میلیون تن و معدن اسفوردی با عیارحد فسفر 5% حدود 11.93 میلیون تن برآورد گردید.
مدل بلوکی,ابعاد بلوک,واریانس تخمین,بازده کریجینگ,شبیهسازی شرطی گوسی
https://anm.yazd.ac.ir/article_1789.html
https://anm.yazd.ac.ir/article_1789_1d474b91d0c110b8adf931b3285af4c9.pdf