2024-03-29T10:05:13Z
https://anm.yazd.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=321
روش های تحلیلی و عددی در مهندسی معدن
روش های تحلیلی و عددی
2251-6565
2251-6565
1399
10
24
اصلاح و بهروزرسانی تخمینگر هزینه معادن زیرزمینی بر اساس شرایط اقتصادی جهان و ایران (اعتبارسنجی: معدن سرب و روی عمارت شاهین)
افشین
اکبری دهخوارقانی
آرمین
آزاد
با توجه به سیاستهای زیستمحیطی جهان، معادن زیرزمینی اهمیت زیادی در عرصه معدنکاری یافتهاند زیرا معادن زیرزمینی آسیب کمتری نسبت به روشهای سطحی در محیطزیست ایجاد میکنند. محاسبه و تخمین حدود سود و سرمایه در مرحله امکانسنجی و پیش امکانسنجی یکی از مهمترین و اصلیترین محاسبات در زمان شروع پروژه است. قطعاً پروژه با سود بالاتر، موجب تمایل به مشارکت سرمایهگزاران خواهد شد. در بررسی فنی و اقتصادی یک پروژه، محاسبه سود و زیان از طریق تخمین هزینه قابل محاسبه است. یکی از روشهای مورد توجه مهندسان برای تخمین مخارج پروژه، تخمینگرهای هزینه است. مدلهای مذکور بر مبنای اطلاعات کسب شده از پروژههای مشابه در بازههای زمانی طولانی و تشکیل یک پایگاه داده هزینه وسیع و تحلیل آماری این دادهها به منظور توسعه معادلات تخمین هزینه بدست میآیند. از جمله این مدلهای تخمین هزینه معدنکاری میتوان به تخمینگر هزینه سوبولسکی اشاره نمود. این تخمینگر هزینه در دومین ویرایش کتاب SME به چاپ رسیده است. این مدل مختص معادن زیرزمینی است که در سال 1988 تدوین و توسعه داده شده است. اصولاً تخمینگرهای هزینه باید با دقتی در حدود بیست و پنج درصد هزینهها را در مرحله پیش امکانسنجی محاسبه کنند. بخشهای گوناگون این مدل همچون هزینه تهویه، نگهداری، ساخت و اجرا، آبکشی و زهکشی، بارگیری و حمل، هزینههای روزانه کارگاهها، هزینه سرمایهای تجهیزات، هزینه تامین نیروی انسانی بر اساس دادههای ورودی میزان تولید، هزینه هر بخش را تخمین میزند. در این پژوهش با استفاده از ضرایب تعدیل محاسبه شده بر مبنای آحادبهای خدمات مهندسی در ایران، معادلات سوبولسکی برای تخمین هزینه در معادن زیرزمینی، برای سال 2019 بهروز و برای شرایط خاص ایران بومیسازی گردیدهاست. برای محقق شدن این امر ابتدا با یک مطالعه جامع، شاکلههای هزینه هر معادله بر اساس طبقهبندی آحاد هزینه فعالیتهای مهندسی شناخته شده در ایران مشخص گردید. سپس ضرایب تعدیل مورد نیاز بر اساس تغییرات شاخص هزینه در هر یک از شاکلهها و در نظر داشتن ضرایب وزنی مربوطه برای هر معادله محاسبه شد. برای حصول اطمینان از صحت این معادلات، نتایج آنها با دادههای هزینه پروژهای در دست اجرا مطابقت داده شد که در تمامی موارد خطای هزینه محاسبه شده کمتر از بیست درصد بود. با استفاده از این معادلات میتوان با تقریب بالا هزینههای یک معدن زیرزمینی را در ایران (دلار و ریال) و جهان (دلار 2019) محاسبه نمود. معادلات مذکور ابتدا با توجه به میزان تولید پیشبینی شده، تجهیزات موردنیاز را تخمین زده و سپس با استفاده از معادلات هزینه را نیز محاسبه مینمایند. تمامی ضرایب اصلاحی برای معادلات با استفاده از دادهها و اطلاعات سازمان برنامه و بودجه کشور و سازمان آمار ایران و بانک مرکزی محاسبه گردیده است.
تخمین هزینههای معدن
مدل تخمین هزینه سوبولسکی
معدنکاری زیرزمینی
بررسی فنی- اقتصادی معدن
تخمینگرهای هزینه
2020
10
22
1
12
https://anm.yazd.ac.ir/article_1828_00c4f5a4ef136ac613eab75daf693133.pdf
روش های تحلیلی و عددی در مهندسی معدن
روش های تحلیلی و عددی
2251-6565
2251-6565
1399
10
24
بهینهسازی مدل برنامهریزی تولید بلند مدت با در نظر گرفتن عدم قطعیت عیار با روش آزادسازی لاگرانژی - الگوریتم خفاش
کامیار
طلوعی
احسان
موسوی
امیرحسین
بانگیان تبریزی
پیمان
افضل
عباس
آقاجانی بزازی
یکی از ارکان اصلی برنامهریزی معدن، برنامهریزی تولید بلند مدت است که یک امر بسیار مهم در تحقیقات نظری استخراج معادن روباز بوده و توزیع جریان نقدینگی را در سراسر عمر معدن مشخص مینماید. در واقع هدف برنامهریزی، بیشینهکردن ارزش خالص فعلی از مجموع سودهایی است که در آینده تولید میشوند. برای رسیدن به این هدف باید همه محدودیتهای عملیاتی از قبیل شیب، آمیختن عیارهای مختلف، تولید ماده معدنی و ظرفیت استخراج راضیکننده باشند. طرحهای تولید بلند مدت بهینه در برابر عدم قطعیتهای مربوطه با دادههای مدل بهینهسازی دارای حساسیت هستند. در میان عدم قطعیتها، عدم قطعیت عیار، سهم عمدهای را در دقت برنامهریزی تولید بلند مدت خواهد داشت. در این مقاله مدل ترکیبی به وسیله روش آزادسازی لاگرانژی و الگوریتم خفاش برای حل مساله برنامهریزی تولید بلند مدت معادن روباز ارائه شده که در آن عدم قطعیت عیار نیز لحاظ گردیده است. رویکردهای جدید پیشنهاد شده براساس بهینه سازی ضرایب لاگرانژ و مقایسه آن با روش سنتی است. الگوریتم خفاش برای به روزرسانی ضرایب لاگرانژ مورد استفاده قرار گرفته شده است. برای حل و اعتبارسنجی مدل به دستآمده، معدن سنگ آهن چادرملو به عنوان مورد مطالعاتی مناسب، در نظرگرفته شده است. نتایج حاصل از مطالعه موردی نشان میدهد که استراتژی ترکیبی میتواند راهحل قابل قبولی را نسبت به روش تقریبی سنتی ارائه کند؛ به طوری که، در طول یک دوره معین ارزش خالص فعلی با استفاده از روش ترکیبی پیشنهادی 69/6 درصد بیشتر از روش سنتی موجود است.
معادن روباز
برنامهریزی تولید بلند مدت
عدم قطعیت عیار
آزادسازی لاگرانژی
الگوریتم خفاش
2020
10
22
13
26
https://anm.yazd.ac.ir/article_1790_2011064f58987aac5827b22d1fe95031.pdf
روش های تحلیلی و عددی در مهندسی معدن
روش های تحلیلی و عددی
2251-6565
2251-6565
1399
10
24
رشد ترک در محیطهای متخلخل با استفاده از روش XFEM: مقایسه رویکردهای مدلسازی در آباکوس
محمد
رضانژاد
سید احمد
لاجوردی
صادق
کریم پولی
چگونگی رشد ترک همواره به عنوان یک مسئله چالشی در بسیاری از زمینههای علوم زمین مانند شکست هیدرولیکی به شمار میرود. اگر چه تخلخلها، درزهها و شکستگیها مهمترین ریزساختارهای کنترل کننده رشد و انتشار ترک در سنگ هستند، اثر هندسه و توزیع فضایی آنها هنوز به طور کامل مطالعه نشده است. هدف از این مطالعه، مدلسازی عددی رشد ترک در مقیاس تخلخل یک سنگ واقعی، با روش اجزای محدود توسعه یافته (XFEM) در نرمافزار آباکوس است. این روش به دلیل استفاده از توابع خاص، قـادر است تغییر شکلهای ناپیوسته را بدون نیاز به بروزرسانی مشبندی به خوبی مدلسازی نماید. برای استفاده از این روش جهت مدلسازی رشد ترک در محیط متخلخل، دو رویکرد اصلی وجود دارد: 1- مشبندی کل محیط و اختصاص ضرایب الاستیک بسیار ضعیف به تخلخلها و 2- تقسیمبندی بخش جامد سنگ و استفاده از شبکه غنیشده جداگانه برای هر بخش. برای مقایسه نتایج این دو رویکرد، مدلهای یکسانی با الف- یک حفره و ترک و ب- دو حفره و یک ترک بین آنها در بخشهای تحلیلی و عددی در نظر گرفته شده و در بخش آزمایشگاهی نیز نمونههای مشابهی از جنس گرانیتی تهیه شدند. مقایسه حل تحلیلی ضریب شدت تنش در این نمونهها با نتایج مدلسازی، مشخص نمود که روش XFEM پارامتر ضریب شدت تنش را به ترتیب با صفر و 5 درصد خطا در دو نمونه مذکور محاسبه میکند. از طرف دیگر، نتایج آزمایشگاهی نشان داد که رویکرد دوم در استفاده از روش XFEM، مسیر رشد ترک را بسیار شبیه به واقعیــت پیشبینی میکند. این رویکرد روی تصاویر رقومی ماسهسنگ بِرا در مقیاس میکرو به عنوان محیط سنگ متخلخل واقعی پیادهسازی شد و مکانیزم رشد ترکهای چندگانه در این نمونهها مورد ارزیابی قرار گرفت.
محیط های متخلخل
رشد ترک
مدل سازی عددی
روش اجزای محدود توسعه یافته
ماسه سنگ بِرا
2020
10
22
27
40
https://anm.yazd.ac.ir/article_1787_2114f94966911b8b1ee0f0ee4a43d149.pdf
روش های تحلیلی و عددی در مهندسی معدن
روش های تحلیلی و عددی
2251-6565
2251-6565
1399
10
24
تخمین عیار در کانسارهای با تغییرات موضعی ناهمسانگردی به روش کولونی مورچگان، مطالعه موردی:کانسار مس پورفیری میدوک
حمید
معینی
فرهاد
محمدتراب
امین
حسین مرشدی
ناهمسانگردی یا ناپیوستگی کانسار در جهتهای مختلف به دلیل تغییرات عیار یا ساختار ماده معدنی پدید میآید. کنترل کنندههای زمینساختی یا تغییرات شیمیایی در حین تشکیل ماده معدنی میتوانند سبب ناهمسانگردی شوند. این ویژگی به صورت سهبُعدی در کانسارها با یک بیضوی به قطرهای در راستای پیوستگی و با مقادیر متناسب با نسبت ناهمسانگردی تعریف میشود. در طبیعت اما، بسیاری از کانسارها تحت تاثیر فرآیندهایی مثل چینخوردگی، گسل، تغییرات زایشی و دگرگونی دچار تغییرات موضعی ناهمسانگردی (LVA) میشوند و نمیتوان آنها را با یک بیضوی ناهمسانگردی کلی مدل کرد. در روش مدلسازی متغیر دارای خاصیت LVA، پارامترهای ناهمسانگردی برای هر سلول شبکه تخمین محاسبه شده و با تبدیل فضا به یک فضای همسانگرد، از فواصل جدید اقلیدسی در واریوگرافی و سپس کریجینگ معمولی (OK) استفاده شده است. این روش که کریجینگ LVA (OKLVA) نام گرفته، در صورت وجود اطلاعات ثانویه، میتواند با دقت بیشتری نسبت به کریجینگ سنتی، نقاط نامعلوم را تخمین بزند. در این پژوهش از الگوریتم کولونی مورچگان استفاده شده تا با هدایت هدفمند مورچهها به کمک میدان LVA در مسیرهای پیوستهتر عیاری و تبدیل هر مورچه به یک پنجره میانگین متحرک، بتواند عیار را در مسیرهای ناهمسانگرد اصلاح کند. این کاربرد جدیدی از یک الگوریتم فرا ابتکاری است که تاکنون در حل مسائل بهینهسازی به کار گرفته میشده است. این روش (ACLVA) از ابتدا تا انتها در نرمافزار MATLAB پیادهسازی شده و سپس روی 12955 نمونه کامپوزیت شده مغزههای حفاری معدن مس میدوک به عنوان نمونه مطالعاتی امتحان شد. نتایج با روشهای OK و OK-LVA مقایسه شد. برای اعتبارسنجی هر سه روش از دادههای چالهای آتشباری استفاده شد که نشان داد روش تخمین با ACLVA تقریبا 3 درصد بهتر از OK و 4 درصد بهتر از OKLVA در تخمین عیار عمل کرده است. با این وجود، آنچه که مسلم است در ساختارهای با میدان موضعی پیچیدهتر، جواب بهتر و قابل قبولتری با این روش به دست خواهد آمد.
کریجینگ
ناهمسانگردی محلی
کولونی مورچگان
کانسار میدوک
2020
10
22
41
52
https://anm.yazd.ac.ir/article_1565_ea0b728385849aa9903d10a4021aedc3.pdf
روش های تحلیلی و عددی در مهندسی معدن
روش های تحلیلی و عددی
2251-6565
2251-6565
1399
10
24
برآورد مقاومت تودهسنگ با شبکه شکستگیهای بالقوه شکست در روش اجزای مجزا- رویکرد ورونویی
هادی
فتحی پور آذر
سید محمد اسماعیل
جلالی
سید رحمان
ترابی
به طور کلی تمام مدلهای ارایه شده برای لحاظ شبکه شکستگیها در تودهسنگ، شکستگیهای بالفعل موجود در تودهسنگ با مقاومت کششی صفر است. در حالی که، شبکهای از سطوح ضعیف از جمله پلهای سنگی، رگچهها، سطوح تورق و غیره گزینههای اصلی برای شکست در اثر تنشهای القایی ایجاد شده دارای مقاومت برشی و کششی هستند. به همراه پارامترهای هندسی شبکه سطوح ضعیف ناپیوستگیها، طبیعت ناهمگن پارامترهای مکانیکی ناپیوستگیها برای فهم رفتار تودهسنگ بسیار حائز اهمیت است. در این مقاله، تاثیر شبکه سطوح بالقوه مذکور بر مقاومت تودهسنگ با استفاده از رویکرد شبکه شکستگی بالقوه- مدل ورونویی نرمافزار اجزای مجزا مطالعه شده است. در این راستا، شبکه شکستگی بالقوه کدنویسی و تابع توزیع برای پارامترهای ژئومکانیکی شکستگیها بالقوه نیز در نظر گرفته شده است. با این رویکرد، سطوح ضعیف و بالقوه که پتانسیل بودن به صورت شکستگی را دارند نیز در شبکه شکستگی در نظر گرفته میشوند. سپس برای مطالعه، چهار گروه شبکه شکستگی بالقوه در نظر گرفته شد. به منظور مقایسه نتایج با حالت پایه یعنی استفاده از مقدار میانگین و حالات دیگر، پنج حالت مختلف برای یک حالت انحراف استاندارد تابع توزیع ویبول در نظر گرفته و در آخر شبکه شکستگی بالقوه مدلسازی و بررسی شد. نتایج بیانگر اهمیت رویکرد پیشنهادی برای ارزیابی مناسبتر مقاومت تودهسنگ با در نظر گرفتن شبکه شکستگیهای بالقوه است.
شکستگی بالقوه
تحلیل آماری
پارامتر مکانیکی شکستگی
رویکرد ورونویی
مدلسازی عددی
2020
10
22
53
62
https://anm.yazd.ac.ir/article_1632_d726b3f38b058faf7bb6000725131a20.pdf
روش های تحلیلی و عددی در مهندسی معدن
روش های تحلیلی و عددی
2251-6565
2251-6565
1399
10
24
تاثیر تغییر نوع ابزار برشی بر عملکرد ماشین TBM در خط 6 مترو تهران
سیدمصلح
افتخاری
مهدی
بستامی
بهبود عملکرد ماشین حفار TBM در حفاری تونل همواره مورد توجه بوده است. در این مقاله به بررسی تاثیر تغییر تعدادی از دیسکهای TBM با ابزار خراشی بر پارامترهای عملیاتی تراست، گشتاور و نرخ نفوذ در خط 6 مترو تهران پرداخته شدهاست. بدین منظور مقادیر پارامترهای عملیاتی در بخشهای مختلفی از خط 6، قبل و بعد از تغییر ابزار برشی مورد بررسی قرار گرفتهاست. نتایج نشان میدهد تغییر نوع ابزار برشی به طور میانگین مقدار تراست را 44 درصد نسبت به حالت قبل از تغییر ابزار برشی کاهش میدهد و بازه کاهش میانگین تراست بین حداقل 28 درصد تا حداکثر 57 درصد بودهاست. همچنین الگوی جدید، میانگین گشتاور را به اندازه حداقل 9 درصد و حداکثر 58 درصد و به طور میانگین 40 درصد کاهش داده است. وجود بخشهای ریزدانه در طول مسیر که موجب گلگرفتگی دیسکها شده است، میتواند دلیل بالا رفتن مقادیر تراست و گشتاور در بخشهای قبل از تغییر ابزار برشی باشد. در عین حالی که مقادیر میانگین تراست و گشتاور با تغییر ابزار برشی کاهش یافته است، مقادیر نرخ نفوذ نه تنها کاهش نیافته است، بلکه در بیشتر موارد بین 5 تا 23 درصد افزایش داشتهاست. نتایج نشان میدهد که تغییر نوع ابزار برشی در شرایط آبرفت تهران موجب بهبود عملکرد ماشین TBM شده است.
عملکرد TBM
ابزار برشی
تراست
گشتاور
نرخ نفوذ
ابزار خراشی
خط 6 مترو تهران
2020
10
22
63
76
https://anm.yazd.ac.ir/article_1879_ed629906b292d908746d460e93183352.pdf
روش های تحلیلی و عددی در مهندسی معدن
روش های تحلیلی و عددی
2251-6565
2251-6565
1399
10
24
استفاده از روش کوادراتیک در مدلسازی وارون دوبعدی دادههای گرانی به منظور ارائه یک مدل بهبودیافته
علی
نجاتی کلاته
محمد
رضایی
میثم
مقدسی
امین
روشندل کاهو
وارونسازی دادههای گرانی یکی از مهمترین گامها در تفسیر این دادهها است. هدف از این کار تخمین توزیع چگالی مدل ناشناخته زیر سطحی از طریق دادههای اندازهگیری شده در سطح زمین است. مشکل اصلی در وارونسازی دادههای حاصل از عملیات گرانیسنجی، عدم یکتایی جواب ناشی از وارونسازی دادههای ژئوفیزیکی است. وارونسازی خطی دادههای گرانیسنجی مسئلهای کم تعیین شده و بد حالت است. تعیین پارامتر منظمسازی بهینه در وارونسازی دادههای گرانی از اهمیت فراوانی برخوردار است. یکی از این روشها، روش اعتبارسنجی متقاطع تعمیمیافته (GCV) است. در این پژوهش از روش برنامهنویسی درجه دو (روش کوادراتیک) به عنوان یک روش بهینهسازی استفاده شده است. این روش دارای سه الگوریتم، منطقه اعتماد، نقطه داخلی و مجموعه فعال است. این سه الگوریتم از نظر مدت زمان اجرای وارونسازی و همچنین میزان پایداری هر یک از این الگوریتمها در مقابل نوفه بررسی خواهند شد. به منظور اعتبارسنجی روش ارائه شده، از دادههای گرانی حاصل از دو مدل مصنوعی و دادههای گرانی ذخیره سولفیدی سننیکلاس واقع در کشور مکزیک استفاده شد.
مسئله وارون
روش کوادراتیک
گرانیسنجی
ذخیره سولفیدی
سن نیکلاس
مکزیک
2020
10
22
77
86
https://anm.yazd.ac.ir/article_1705_d11922698eabc299b6a60a41c087c16d.pdf
روش های تحلیلی و عددی در مهندسی معدن
روش های تحلیلی و عددی
2251-6565
2251-6565
1399
10
24
نقدی بر روشهای سنتی ارزیابی اثرات زیستمحیطی (ریام، فولچی و تصمیمگیری چند معیاره) و استفاده از تحلیل پوششی دادهها بهعنوان یک رویکرد نوین با محوریت توسعه پایدار
سجاد
محب علی
سروش
مقصودی
فرامرز
دولتی ارده جانی
روشهای سنتی ارزیابی اثرات زیستمحیطی مانند لئوپولد، فولچی و ماتریس ریام، تنها به تأثیرات مخرب طرح توجه نموده و کمتر مزایای اقتصادی و اجتماعی یک واحد صنعتی در آنها در نظر گرفته میشود. تحلیل پوششی داده ها به عنوان یک رویکرد نوین در ارزیابی واحدهای صنعتی علاوه بر مسائل زیستمحیطی، تأثیرات مثبت اقتصادی و اجتماعی طرح را نیز در نظر گرفته و یک ارزیابی جامع از واحد صنعتی مورد نظر ارائه مینماید. در پژوهش حاضر کارخانه زغالشویی البرز شرقی در شمال ایران به عنوان مطالعه موردی در نظر گرفته شده است و 19 فعالیت کارخانه و 11 مؤلفه زیست محیطی در ارزیابی اثرات زیست محیطی کارخانه مورد استفاده قرار گرفتهاند. برای حل مسئله از دو رویکرد مرسوم تحلیل پوششی دادهها به نامهایCRS وVRS استفاده شده است. نتایج نشان داد که مؤلفههای "بومشناسی" و "چشمانداز منطقه" به عنوان مؤلفههای دارای بیشترین خطر باید مورد توجه جدی قرار گیرند. همچنین رسم نمودار "پتانسیل بهبود" در روش تحلیل پوششی دادهها میتواند به عنوان یک ابزار مؤثر در تعیین طرحهای توسعه و بهبود فعالیتهای کارخانه مؤثر باشد. استفاده از مدل CRS با رویکرد افزایش خروجیها نشان داد که برخی فعالیتهای کارخانه مانند "دمپ خوراک ورودی"، "پساب کارخانه" و "میزان مصرف آب در کارخانه" بیشترین اختلاف را با حالت بهینه داشتند و در طرحهای توسعهای آینده این مؤلفهها حتماً باید به منظور اصلاح مدنظر قرار گیرند. در نهایت میتوان گفت ارزیابی اثرات زیستمحیطی کارخانه زغالشویی با رویکرد CRS خروجی محور در شرایط فعلی کارخانه به مفاهیم توسعه پایدار نزدیکتر است و میتواند ملاک عمل قرار گیرد.
ارزیابی اثرات زیستمحیطی پایدار
کارخانه زغال شویی البرز شرقی
روشهای ارزیابی اثرات زیست محیطی
تحلیل پوششی دادهها
2020
10
22
87
104
https://anm.yazd.ac.ir/article_1700_7e26cc0c251aec7842e5f38913470e83.pdf
روش های تحلیلی و عددی در مهندسی معدن
روش های تحلیلی و عددی
2251-6565
2251-6565
1399
10
24
تعیین قابلیت خردایش ناشی از انفجار بر اساس نسبت سرعت موج طولی و بعد فرکتال بلوکهای انفجاری
مرتضی
باغستانی
مسعود
منجزی
علیرضا
یاراحمدی بافقی
پیمان
افضل
انفجار یکی از مهمترین عملیات در معادن و فعالیتهای عمرانی است و قابلیت انفجار نیز از مهمترین پارامترهای تودهسنگ محسوب میشود. نتایج انفجار را میتوان به پدیدههای مطلوب و نامطلوب تقسیمبندی نمود. خردایش سنگ یکی از نتایج مطلوب انفجار است که بر فرآیندهای بعدی (بارگیری و حمل) و صنایع پایین دست تاثیرگذار است. در زمینه تعیین شاخص خردایش ناشی از انفجار تحقیقات گستردهای صورت گرفته است. عوامل موثر بر انفجار را میتوان به دو دسته عوامل قابل کنترل و غیر قابل کنترل تقسیمبندی نمود. شکل و ابعاد بلوکهای برجا در جبههکارهای انفجاری از جمله عوامل غیر قابل کنترل است که در پژوهشهای انجام شده، مورد توجه قرار نگرفته است. در این مقاله از دادههای انفجاری و ویژگیهای تودهسنگ معادن چغارت، چادرملو و سهچاهون استفاده شده است. بعد فرکتال جهت کمیسازی اندازه ذرات به روش شمارش جعبه مورد استفاده قرار گرفته است. جهت بررسی ارتباط بین شاخص خردایش (D80) به عنوان پارامتر وابسته و پارامترهای مستقل خرج ویژه، مقاومت فشاری تک محوری، نسبت سرعت موج طولی و نسبت شکل بلوکها، از مدلهای رگرسیون خطی، رگرسیون غیرخطی و شبکه عصبی استفاده شده است. نتایج حاصل از رگرسیون خطی نشاندهنده آن است که شاخص خردایش با نسبت شکل بلوکها دارای ارتباط معنادار است. ضریب تعیین بین شاخص خردایش و پارامترهای مستقل در رگرسیون خطی، غیرخطی و شبکه عصبی به ترتیب برابر 52/0، 70/0 و 96/0 به دست آمده است؛ همچنین ضریب VAF مدلهای رگرسیون خطی، غیرخطی و شبکه عصبی به ترتیب برابر 18/3، 33/70 و 28/95 است که نشاندهنده توانایی شبکه عصبی جهت پیشبینی خردایش ناشی از انفجار است.
خردایش سنگ
بعد فرکتال
رگرسیون
سرعت موج طولی
شبکه عصبی
2020
10
22
105
117
https://anm.yazd.ac.ir/article_1909_63bb8c4c4d1d892e951a9c8c357aad81.pdf
روش های تحلیلی و عددی در مهندسی معدن
روش های تحلیلی و عددی
2251-6565
2251-6565
1399
10
24
بررسی تاثیر انتخاب مدل رفتاری خاک بر مدلسازی نشست ناشی از حفر تونل در محیط شهری (مطالعه موردی: تونل امیرکبیرتهران)
مرتضی
جوادی اصطهباناتی
شهربانو
صیادی
مصطفی
شریف زاده
کورش
شهریار
هدف از این مقاله، بررسی اثر مدلهای رفتاری الاستوپلاستیک شامل مدل موهر-کلمب، مدل سخت شونده و مدل سخت شونده با کرنش کوچک بر نتایج مدلسازی عددی اندرکنش تونل و زمین درونگیر (محیط اطراف تونل) است. بدین منظور، تونل T4 از پروژه امیرکبیر تهران به عنوان مطالعه موردی انتخاب و مدلسازی عددی اندرکنش تونل و زمین درونگیر این تونل با استفاده از روش المان محدود و مطابق با فرآیند اجرایی انجام و نتایج حاصل در قالب جابجایی های اطراف تونل مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت، نتایج حاصل از تحلیلهای عددی با استفاده از نتایج رفتارسنجی و مقایسه با مقادیر اندازهگیری شده نشست سطح زمین اعتبارسنجی شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد، جابجاییهای قائم پیشبینی شده با مدل موهر-کلمب از هر دو مدل رفتاری سختشونده کمتر بوده که این اختلاف با تکمیل مراحل حفر و نگهداری تونل افزایش مییابد. علاوه بر این، مدل موهر- کولمب برای تمام مراحل حفاری، یک بالازدگی شدید را در کف تونل و به صورت غیر واقعی پیشبینی میکند. همچنین، نتایج حاصل از مدلهای سختشونده، بیشترین انطباق را با نتایج حاصل از رفتارسنجی داشته و با افزایش مراحل حفاری، انطباق بین نتایج حاصل از رفتارسنجی و تحلیلهای عددی با مدلهای رفتاری با مکانیزم سختشونده، افزایش بیشتری مییابد. این افزایش انطباق به گونهای است که در مراحل حفر پله و کف بند و نگهداری پله، اختلاف بین مقدار متوسط نشست اندازهگیری شده و نتایج پیشبینی شده با مدلهای رفتاری با مکانیزم سختشونده، به شدت کاهش یافته و این اختلاف به کمتر از 5/1 میلیمتر میرسد.
اندرکنش تونل و زمین
مدل رفتاری
خاک سخت شونده
مدل سازی عددی
نشست ناشی از حفر تونل
2020
10
22
119
136
https://anm.yazd.ac.ir/article_1642_8e33e393e612229e988109a1e6b0c463.pdf
روش های تحلیلی و عددی در مهندسی معدن
روش های تحلیلی و عددی
2251-6565
2251-6565
1399
10
24
کلاسبندی سنگهای ساختمانی از دیدگاه قابلیت برش با استفاده از روش خوشهبندی فازی
رضا
میکائیل
سینا
شفیعی حق شناس
محمد
عطائی
پیشبینی قابلیت برش سنگ به عنوان یکی از فاکتورهای موثر در تخمین هزینهها و پیشبینی میزان تولید یک کارخانه فرآوری سنگ از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین شناخت کامل سنگهای ساختمانی و ارزیابی توان اجرایی دستگاههای برش در کارخانههای فرآوری، طراحان و برنامهریزان تولید را به سمت بهبود سرعت فرآوری و افزایش تولید سوق میدهد. از این رو، به کارگیری روشهای نو و کاربردی برای دستیابی به این اهداف لازم و ضروری است. در این تحقیق سعی شده است پس از تعیین مهمترین پارامترهای فیزیکی و مکانیکی موثر در فرایند برش، قابلیت برشپذیری نمونه سنگهای ساختمانی با استفاده از روش خوشهبندی فازی (Fuzzy C-means) مورد ارزیابی و کلاسبندی قرار گیرد. بدین ترتیب 12 نمونه سنگ ساختمانی مشتمل بر دو گروه از سنگهای ساختمانی سخت و نرم مورد آزمایش و ارزیابی قرار گرفت. نمونهها در مدلهای 3، 4 و 5 کلاسه مورد ارزیابی و کلاسبندی قرار گرفت، سپس نتایج با شدت جریان مصرفی دستگاه برش مورد اعتبارسنجی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسیها پس از اعتبارسنجی با آزمایشهای دقیق، نشان داد که روش خوشهبندی فازی میتواند به عنوان یکی از روشهای نو و کاربردی برای طبقهبندی و بررسی قابلیت برش نمونه سنگهای ساختمانی با توجه به معیارهای تاثیرگذار نظیر مقاومت فشاری تک محوری، سختی موهس، سایندگی شیمازک و مدول الاستیسیته مورد استفاده قرار گیرد.
سنگ های ساختمانی
قابلیت برش
مشخصات مکانیکی
خوشهبندی فازی
2020
10
22
137
148
https://anm.yazd.ac.ir/article_1629_f9c0bbfcc5c483e085e2e3b853f459b6.pdf