Document Type : Research Article
Authors
1 Dept. of Geology, Yazd University, Iran
2 Dept. of Mining and Metallurgy, Yazd University
Abstract
Keywords
Main Subjects
علم پردازش تصویر یکی از علوم پرکاربرد و مفید است که از دیر باز مطالعات و تحقیقات گستردهای در این زمینه صورت گرفته و پیشرفتهای فراوانی حاصل شده است. سرعت گسترش این پیشرفتها به حدی بوده است که اکنون و پس از مدت زمان کوتاهی میتوان تاثیر پردازش تصویر را در بسیاری از علوم و صنایع به وضوح مشاهده نمود[1]. یکی از این استفادهها در علم اکتشاف معدن و یا سازههای ژئومکانیکی جهت تفکیک مناطق، چاه پیمایی تصویری است. به طوری که از مغزههای حفاری عکسبرداری میکنند تا در صورت از بین رفتن مغزهها قابلیت بازسازی آنها از طریق عکسها به وجود آید. یکی از اطلاعات قابل استخراج از این عکسها رنگ آنها به صورت دادههای رقومی شده در سیستمهای مختلف رنگی مثل سیستم RGB[i] است که البته تا کنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از دیگر اطلاعات قابل استخراج از عکسها شکستگیهای موجود در مغزهها است. در این روش اکتشافی با توجه به میزان اختلاف سطح خاکستری درزهها با زمینه مغزه، درزههای موجود در تودهسنگ آشکارسازی شده و بعضی از پارامترهای تودهسنگ مثل شاخص کیفی[ii] (RQD) و چگالیدرزهداری[iii] (p10) به دست میآید. مراحل پردازش تصویر خودکار هندسه ناپیوستگیها شامل: تهیه عکس از جعبههای مغزه حفاری، اعمال پیشپردازش برروی تصاویر، آشکارسازی لبهها با آشکارسازهای مختلف، توصیف لبهها با استفاده از آشکارساز خط با تبدیلهای مختلف و نهایتاً استخراج اطلاعات مورد نیاز مثل رنگ و ویژگیهای مختلف لبهها است.
مسئله مورد طرح در این پژوهش بررسی امکان استفاده از روش زمینآمار در تخمین و مدلسازی رنگی منطقهای است که دادههای رنگی آن از جعبههای مغزه حفاری بر اساس سیستم RGB استخراج شده است و اینکه آیا این دادهها که به صورت اعداد بین صفر تا 256 و به صورت مجزا کد گذاری شدهاند، دارای ارتباط فضایی قابل قبول تخمین به روش کریجینگ هستند و مهمتر از آن آیا مدل رنگی ایجاد شده برای منطقه مورد مطالعه میتواند جایگزین مدلهای زمینشناسی دوبعدی دستی و یا سهبعدی شده در نرمافزارهای موجود باشد. پاسخ به این سؤال مستلزم انجام این عملیات بر روی یک منطقه و مجموعه چاههای اکتشافی آن است. به این منظور بخشی از چاههای اکتشافی منطقه معدن مس کهنگ و معدن مس میدوک انتخاب گردید. شاید مهمترین مسئله در این پژوهش تفکیک عددی مناطق آلتراسیون در ذخایر مس پورفیری مورد مطالعه بر اساس تشخیص رنگ و تخمین به روش زمینآمار باشد. در کنار این مدل با توجه به وجود دادههای ساختاری کیفیت تودهسنگ (RQD) و چگالی خطی درزهداری (P10) بررسی قابلیت مدلسازی زمینآماری این دو ویژگی مهم تودهسنگ انجام گرفت که به دلیل حجیم شدن مطلب از ارائه آن صرف نظر شده است.