Document Type : Research Article
Authors
Dept. of Civil Engineering, Yazd University, Iran
Abstract
Keywords
Main Subjects
سازههای مصالح بنایی در ایران از گذشته تا امروز بخش وسیعی از سازههای ما را شامل میشوند. بناهای بیشماری در گذشته اعم از آتشکده، مسجد، ساختمانهای مسکونی و ... از این مصالح ساخته شدهاند و امروزه نیز علیرغم استفاده فراوان از مصالح ساختمانی جدید نظیر بتن مسلح و فولاد، هنوز در برخی از نقاط، مصالح بنایی به عنوان عمدهترین مصالح برای ساختمانها رواج دارند. ویژگی بارز سازههای مصالح بنایی طبیعت مرکب آنها متشکل از واحدهای بنایی مجزایی است که به وسیله بندهای ملات از یکدیگر جدا شده اند.
به طور کلی دو روش اساسی برای مدلسازی عددی سازههای مصالح بنایی موجود است؛ ماکرو مدلینگ[i] و میکرو مدلینگ[ii]. مدلسازی در مقیاس ماکرو برای آنالیز سازههای بزرگ مصالح بنایی پیشنهاد میشود. در این حالت مواد تشکیل دهنده مصالح بنایی به عنوان یک ماده همگن تک فازه که خصوصیات مکانیکی آن میانگین خصوصیات مکانیکی مواد تشکیل دهنده آن است، در نظر گرفته میشود. در طول سه دهه گذشته، مدلسازی سازههای مصالح بنایی در مقیاس ماکرو با شبیهسازی ماده همگن به صورت اورتوتروپیک[iii]، با استفاده از روش المان محدود صورت گرفته است. در سال 1998، لورنسو مقالهای را تحت عنوان "مدل پیوسته برای مصالح بنایی" ارائه داد. در آن مقاله یک معیار تسلیم جدید که مقاومتهای مختلف را در هر جهت محور ماده در نظر داشته باشد، معرفی شده است. این معیار شکست شامل شکست کششی و فشاری است. در این تحقیق توانایی مدل در بیان رفتار غیر الاستیک مواد ارتوتروپیک نشان داده شده است[1].
در ارتباط با مدلسازی در مقیاس میکرو، خصوصیات مصالح تشکیل دهنده مصالح بنایی شامل آجر و ملات به طور جداگانه و مجزا وارد مدل تحلیلی شده و این باعث میشود که برای مدل کردن به اطلاعات بیشتری نیاز باشد. نکته دیگر این است که مدلسازی در مقیاس میکرو خود به دو روش امکانپذیر است.
1- میکرو مدلینگ جزئی که در آن آجر (خشت یا سنگ و غیره) و ملات به صورت جداگانه و به شکل المانهای پیوسته مدل میشوند و سطح مشترک آنها به صورت المانهای ناپیوسته مدل میشود.
2- میکرو مدلینگ ساده که در این روش آجرها تا مرکز ملات (افقی و قائم) ادامه داده میشوند و به صورت پیوسته در نظر گرفته میشوند و رفتار ملات و سطح مشترک آن با آجر در المانهای ناپیوسته متمرکز میشود. در سال 1994، لطفی و شینگ مدل سطح مشترک را برای شکست سازههای مصالح بنایی ارائه دادند. در تحقیق ارائه شده توسط ایشان یک مدل بنیادی برای سطوح مشترک متسع شونده پیشنهاد شد. این مدل میتواند شروع و گسترش شکست را تحت ترکیب تنشهای نرمال و برشی در هر دو منطقه کششی- برشی و فشاری- برشی شبیهسازی کند[2]. در سال 1997، لورنسو و راتز مدل سطح مشترک چند سطحی[iv] را برای آنالیز سازههای مصالح بنایی ارائه دادند. در مدل ارائه شده، المانهای تماسی به عنوان سطوحی با پتانسیل شکست در نظر گرفته شده (کلیه خصوصیات غیر الاستیک به المانهای تماسی نسبت داده شده است) که علاوه بر تمرکز در درزههای ملات، در بلوکها نیز به عنوان سطوحی برای ترکهای محتمل قرار داده شدهاند. مدل سطح مشترک چند سطحی شامل شکست کششی به عنوان مد اول گسیختگی، پوش گسیختگی کلمب به عنوان مد دوم و کپ فشاری برای شکست در فشار به عنوان مد سوم است که انواع مکانیزمهای شکست را لحاظ مینماید. مدل ارائه شده برای آنالیز یک دیوار برشی مصالح بنایی مورد استفاده قرار گرفته و قادر است بار شکست مشاهده شده در آزمایشها را پیشبینی کند و همچنین رفتار را به درستی نشان دهد[3]. مدل پیشنهادی توسط لورنسو در سال 2002 نیز برای مطالعه رفتار دیوارهای برشی مصالح بنایی بدون ملات مورد استفاده قرار گرفت[4].